بازاریابی موثر با درک و تفکر در مورد استراتژی بازاریابی شما شروع می شود. یک استراتژی بازاریابی خوب به شما کمک می کند تا چشم انداز، ماموریت و اهداف تجاری خود و مراحلی را که باید برای رسیدن به آن اهداف بردارید، مشخص کنید.
در این مقاله به چگونگی تدوین استراتژی بازاریابی موثر در کنار تعریف استراتژی بازاریابی و توضیح اهمیت آن می پردازیم.
اهمیت استراتژی بازاریابی
در تجارت، برخی از کارآفرینان موفقیت را در ابتدایی ترین شکل آن می بینند. تنها چیزی که آنها می خواهند این است که با کار کردن امرار معاش کنند. برای دیگران، موفقیت بسیار مهمتر است. این امر مستلزم ساخت امپراتوری های وسیعی است که از مشتریان جهانی و میلیاردها دلار جریان درآمد بهره مند شوند.
با این حال، هر کارآفرینی در هر سطح و مقیاسی از موفقیت به دنبال شغل است، اکثر آنها خواهان یک زندگی سرشار از نوعی هستند. فرقی نمی کند زمان باشد یا پول، رایج است و بسیاری را مجبور می کند خود را سر کار بگذارند، تلاش کنند و مهارت های خود را به کار گیرند و از ایده های خود برای درآمد استفاده کنند.
فرقی نمی کند جذاب ترین فریب چیست (چه موفقیت در مقیاس کوچک یا در مقیاس بزرگ) بدون یک استراتژی بازاریابی موثر در یک تجارت، موفقیت به زودی ظاهر می شود. مهم نیست که یک محصول یا خدمات چقدر خوب باشد، دستیابی به موفقیت مطلوب همیشه یک کار دلهره آور است.
توسعه و رشد هر کسب و کاری، اعم از تاسیس یا جدید، مستلزم برنامه ای موثر با گام های روشن و مختصر است. اجرای یک استراتژی به شما کمک می کند تا در طول زمان به سمت اهداف خود حرکت کنید.
اما چگونه این کار را انجام می دهید؟ چگونه می توانید استراتژی بازاریابی مناسبی را برای یک شرکت به دست آورید، به خصوص اگر بودجه تبلیغاتی نسبتا کمی دارید؟
بدیهی است که این کار آسانی نیست. این امر مستلزم یک اصل تجاری محکم است که به جهان ارزش می افزاید و هدف آن کمک به دیگران یا حل یک مشکل مهم است. فراتر از آن، به نظر می رسد نیاز پیچیده ای به بازاریابی آنلاین یا آفلاین وجود دارد.
اگر از شخصی مانند Roland Qrizer، مدیر عامل و مدیر عامل اصلی War Room Mastermind بپرسید، او به شما خواهد گفت که انتخاب استراتژی بازاریابی مناسب برای کسب و کار شما موثر است وگرنه شکست خواهید خورد. ایجاد تنش در بازار برای کسانی که مهارت های لازم را ندارند هرگز آسان نیست.
بدون تیم مناسب یا راهنمایی مناسب برای کمک به موفقیت شما، دستیابی به اهداف و موفقیت تجاری در بهترین حالت برای شما دست نیافتنی خواهد بود.
حتما بخوانید: قیمت و رقابت قیمت: باید یا خطا؟
استراتژی بازاریابی چیست؟
هر فعالیت آنلاین یا آفلاین که به کسب و کار کمک می کند تا به اهداف فروش استراتژیک کوتاه مدت یا بلندمدت خود دست یابد، بخشی از استراتژی بازاریابی است. این شامل یک ارزیابی جامع از پویایی بازار، جمعیت شناسی و چشم انداز رقابتی هر صنعت یا فراز و نشیب های آن قبل از تدوین یک برنامه اقدام کلی است.
به طور کلی این طرح نه تنها با بررسی عوامل خارجی غیر از تجارت، بلکه با بررسی عوامل داخلی مشمول این طرح تدوین می شود. این اغلب یک پیش نیاز برای شناسایی هر دو فرصت در بازار است و با تهدیدهایی همراه است که ممکن است از عوامل متضاد دیگر ناشی شود.
اما فراتر از تمام جنبه های فنی که می تواند در ایجاد چنین استراتژی و برنامه ای نقش داشته باشد، اکنون می توانیم شرایط حاد یک تجارت را درک کنیم که چگونه یک شرکت می تواند نوک پیکان را به سمت اهداف خود حرکت دهد. پیچیده تر از آن چیزی است که به نظر می رسد بدیهی است که ایجاد و اجرای یک برنامه کارآمد از نکات برجسته است.
بهترین استراتژی برای بازاریابی آنلاین کسب و کار شما چیست؟
راهبردهای کلیدی انتخاب شده تنها پس از تجزیه و تحلیل دقیق و عمیق جزئیات جزئی قابل دستیابی هستند. فریزر معتقد است که وقتی تصویر بزرگ یک شرکت را بررسی می کند، ابتدا فهرستی از دارایی های آن کسب و کار را تهیه می کند. سپس 3 سوال می آقا:
سودآورترین راه برای فروش بهترین محصولات در حال حاضر چیست؟
چه چیزی بیشترین حاشیه سود را در حال حاضر به دست می آورد؟
چه محصولاتی در حال حاضر سریعترین رشد را می فروشند؟ (یعنی کدام بخش از محصولات و خدمات موجود سریعترین رشد را دارند؟)
سپس آنها را به ترتیب تحت تأثیر قرار می دهد و آنها را در یک برنامه گسترده تر می گنجاند. مهم است که رویکرد کل نگر به بازاریابی تجاری به این واقعیت اشاره دارد که داده ها قبلاً به بخش های کلیدی عملکرد شرکت اشاره می کنند و آنها را برای تسریع رشد سریع یا شدید بهینه می کنند.
او نیز به دنبال اصول و مبانی درستی است تا آنجا باشد. این مؤلفههای کلیدی بر همه کسبوکارها تأثیر میگذارند و شالوده ارزشها و باورهای آنها را تشکیل میدهند و به مواردی مانند بیانیه مأموریت و پیشنهاد ارزش منجر میشوند. اصولی که یک کسب و کار دارد برای ایجاد پیام و موقعیت برند مناسب برای تضمین موفقیت ضروری است.
به طور کلی می توان گفت که یک استراتژی بازاریابی موثر باید دارای ویژگی های زیر باشد:
1- یک داستان قوی اضافه کنید
فریزر به این داستان به عنوان داستان یا افسانه اصلی شما اشاره می کند، شخصیتی کلیدی که در ایجاد داستانی مهم است که مشتریان شما می توانند با آن ارتباط برقرار کنند. هر بخش از پیام بازاریابی باید در امتداد خط داستان طراحی شود. داستان یا شخصیت اصلی، بخش مهمی از ظرفیت یک شرکت برای موفقیت است.
برنامه هر چه که باشد، موفقیت به داشتن یک داستان قوی متکی است. شما یا شرکتتان برای چه چیزی وجود دارید؟ داستان پشت همه اینها چیست؟ آیا جنبش گسترده ای وجود دارد؟ چه چیزی شما را به این نقطه خاص در زمان می رساند؟
۲- پیوند عاطفی ایجاد کنید
دو نوع خریدار در این دنیا وجود دارد. خریداران منطقی و همچنین خریداران عاطفی وجود دارند. در حالی که خریداران منطقی در همه مشاغل وجود دارند، چیزی که باید به دنبال آن باشید یک ارتباط عاطفی با خریدارانی است که در نهایت به طرفداران مشتاق تبدیل می شوند. هیچ استراتژی بازاریابی برای ایجاد و تقویت این پیوند عاطفی نباید اتخاذ شود.
بخشی از این پیوند از داستان می آید. اما بخش دیگر با شفافیت، صداقت و تلاش برای حل یک مشکل یا برآوردن یک نیاز ایجاد میشود که در نهایت منجر به ارائه ارزش زیادی میشود. این تعهد عاطفی با تصاویر برند قوی، نسخههای فروش، و سایر تاکتیکهای بازی در داستان اصلی تقویت میشود.
3- محور اصلی آن مصرف کننده است.
مهم نیست که چگونه شرکت خود را انتخاب می کنید یا چه نوع رسانه ای را دنبال می کنید، باید مطمئن شوید که شرکت مشتری محور است. همیشه باید ارزش افزوده داشته باشد. اگر در پایان روز به مصرفکننده کمک نمیکنید و آنچه را که برای آن پول پرداخت کردهاید دریافت نمیکنید، بیشتر وقت خود را تلف میکنید.
هر استراتژی باید مصرف کننده را در مرکز پیام قرار دهد. هر محصول، خدمات یا اطلاعات ارائه شده باید مشتری را در قلب و ذهن او نگه دارد. هنگامی که پیام اصلی به کسب و کار تحویل داده می شود، شرکت شروع به شکست می کند و فروش به طور اجتناب ناپذیر سقوط و سقوط آزاد است.
سام والتون، کارآفرین نمادین والمارت می گوید: «تنها یک رئیس وجود دارد و آن مشتری است. و فقط با خرج کردن پول خود در جای دیگر، می تواند همه افراد شرکت را از رئیس به پایین نابود کند.»
هرچه استراتژی های شما بیشتر به این اصل اساسی پایبند باشد، احتمال موفقیت شما بیشتر است.
4- راه های مختلفی وجود دارد و چند رسانه ای است.
هر پروژه ای که در ذهن دارید باید چند کاناله و قابل استفاده در سیستم عامل های مختلف باشد. شما نمی خواهید تمام تخم مرغ های خود را در یک سبد قرار دهید. به عنوان مثال، شما می خواهید از پلتفرم های مختلف مانند فیس بوک، ادوردز به مشتریان دسترسی پیدا کنید، اما باید برای آنها در کانال های دیگر مانند یوتیوب، اینستاگرام و هر کجا که هستند تبلیغ کنید.
حتما بخوانید: تعریف میکرومارکتینگ (Micromarketing) یا بازاریابی خرد چیست و چه کاربردی دارد؟
این همچنین به قدرت هدف گیری مجدد و تعداد دفعات مشاهده وابسته است. هنگامی که افراد دوباره تبلیغ هدفمند شما را روی سیستم عاملهای مختلف مشاهده میکنند و شما بعد از اینکه به کسب و کارتان علاقه نشان دادید، به طور موثر “آنها را در اینترنت دنبال میکنید” ، این موضوع یک پیام ناخودآگاه قدرتمند را ارسال میکند و به تبدیل آن مرورگرها به خریداران کمک میکند و آن جستجوگرها را به خریدارن واقعی تبدیل میکند.
۵ – مقیاس پذیر است
هر استراتژی بازاریابی موثر باید مقیاس پذیر باشد. در جایی که مردم بزرگترین اشتباه را مرتکب می شوند، اولین اشتباه عدم درک بازار هدف و آمار جمعیتی است و اشتباه دوم تلاش برای تزریق پول به تبلیغات بدون اطمینان از درستی آن است.
قبل از ایجاد یک تبلیغ بزرگ باید آزمایش های کوچک انجام شود. پس از ارسال اولین پیشنهاد، می توانید این پیشنهاد را به صورت نامحدود اعمال کنید. پس از آن هر چه بیشتر خرج کنید، درآمد بیشتری خواهید داشت. اما در وهله اول باید مطمئن شوید که مقیاس پذیر و سودآور است. فراتر از آن، مراحل باید نسبتاً ساده و سرراست باشند.
6 – چابک
هر طرحی باید چابک باشد. یک کسبوکار زمانی شکست میخورد که نتواند سازگار شود و به اندازه کافی چابک باشد تا شرایط بازار را تغییر دهد یا رقابت را افزایش دهد. نمونه ای از این کداک است. این شرکت نتوانست برنامه بازاریابی خود را تطبیق دهد و اساساً بازار را از آنالوگ به دیجیتال تغییر داد. بنابراین این شرکت نتوانست جایگاه خود را در بازار حفظ کند.
با ظهور اینترنت امروزه، تغییراتی که در طول دهه ها، ماه ها و سال ها رخ داده است، همه در یک روز اتفاق افتاده اند. شما باید آماده باشید تا روی برنامه خود تمرکز کنید و به اندازه کافی چابک باشید تا کارها را به حرکت درآورید. هیچ چیز نباید شما را تحت تأثیر قرار دهد و باید آنقدر نگران باشید که در صورت لزوم شرایط را تغییر دهید. این بدان معنا نیست که اهداف شما باید تغییر کند. در عوض، مراحلی که باید برای رسیدن به اهداف خود بردارید باید تغییر کنند.
7. از افراد پیشرو در تفکر استفاده می کنند
هر کسی در بازاریابی تاثیر دارد. شما همچنین می توانید این افراد را رهبران فکری بنامید. با این حال، این فقط در مورد اثربخشی آنها نیست، بلکه در مورد کاربران قدرتمند است. همه این افراد می توانند به شما کمک کنند تا پیام خود را منتقل کنید، اما برقراری ارتباط با آنها آسان نیست. زمان می برد و نمی توانید از آنها بخواهید که وقتی به آنها برخورد می کنید ذهنیتی به شما بدهند.